8/22/2009

ماه مبارك رمضان در اينه زندگي اقوام


رمضان و زندگی روزمره اقوام

"الله یولی"، مراسمی ترکمنی است که چند روز پیش از شروع ماه رمضان آغاز شده و با قربانی و نذری دادن غذا به آشنایان همراه است. در این مراسم که اغلب مراسمی مردانه است افراد، دور هم و در خانه فرد نذری دهنده جمع شده و غذا می خورند. از نذریِ پخته شده برای زنان نیز که در خانه های خود هستند فرستاده می شود. این مراسم درحقیقت نوعی بخشش در راه خداست و ترجمه فارسی عبارت الله یولی نیز همان "در راه خدا" است.
در برخی روستاهای سمنان هم زنان دور هم جمع شده و مراسم حنابندان ویژه استقبال را برگزار می کنند. آنها با حنا گذاشتن بر دست و پای خود برای آمدن این ماه، آماده می شوند. در تبریز چنین رسم است که افراد، چند روز مانده به ماه رمضان برای غبارروبی از مساجد جمع می شوند که به این مراسم "قاباخلاما" می گویند. مردم یزد هم با مراسم "کلوخ اندازان" به استقبال رمضان می روند، مراسمی که در آن، افراد به طور دسته جمعی به طبیعت رفته و به شادی می پردازند و غذایی محلی به نام "شولی" نیز می خورند. همه آنچه در بالا گفته شد تحت عنوان مراسم پیشواز ماه رمضان می گنجد، ماهی که تحت عنوان "ماه میهمانی خدا" شناخته شده و ارزش هر روز آن از نظر فرهنگ ما بیشتر از هزاران روز معمولی برآورد می شود. بدون شک، وجود چنین باوری، علت وجودی بسیاری از رسوم دیگری است که پیرامون رمضان شکل گرفته اند، رسومی که حتی روزمرگی های زندگی را در این ماه، تحت کنترل خود درمی آورند. این یادداشت، گذری بر تاثیر رمضان بر روزمرگی های زندگی اقوام دارد.
***
کوه نشینان منطقه الموت قزوین در قدیم با شنیدن صدای موذن محل و یا آواز سوم خروس خانه شان برای سحری خوردن بیدار می شدند. در بین مازندرانی های قدیم نیز کسانی که آرزوی به دنیا آوردن فرزند پسری را داشته اند نذر می کردند که ماه رمضان، مردم را برای خوردن سحری از خواب بیدار کنند. آنها این کار را از طریق ضربه زدن بر روی یک پیت حلبی انجام می دادند. مشت زدن به دیوار خانه همسایه دیوار به دیوار و زدن در همسایه ها از دیگر شیوه های سنتی این موضوع محسوب می شده است. خواندن اشعار و ادعیه ای مخصوص بر روی پشت بام خانه ها و یا حین عبور از کوچه ها از شیوه های سنتی بسیاری اقوام برای بیدارباش زمان سحر بوده که به عنوان مثال، در سمنان به شوخوانی معروف است. روشن کردن چراغی و گذاشتن آن در نقاط مرتفع ده نیز از سنت های قدیمی یزدی ها برای حل این مسئله است. نگاهی به این رسوم نشان می دهد که ظاهرا در گذشته، یکی از مهمترین نگرانی های مردم، خواب ماندن در سحرهای این ماه و از دست دادن روزه آن روز به عنوان یک فرصت غیرقابل جبران بوده است. به همین دلیل، تدابیر جمعی ویژه ای اندیشیده اند که این بخش از زندگی روزمره آنها را کنترل کرده و جلوی این تهدید را بگیرد.
موضوع دیگری که توجه به آن می توانسته امکان این روزه داری سی روزه را برای مردم فراهم کند عامل غذا بوده چرا که افراد تمایل نداشته اند به دلیل ضعف جسمی، فرصت روزه داری در این ماه را از دست بدهند. به همین دلیل ماه رمضان اغلب با غذاهای مقوی ویژه ای گره خورده است. در کنار خرما و زولبیا و بامیه، اقوام مختلف، غذاهای مختلفی را نیز برای سحری این ماه ترجیح می دهند. در بین تویسرکانی های همدان غذای سحری عموما با رشته پلو همراه است. در مازندران نیز در گذشته از نوعی غذای محلی به نام "قرقناق" استفاده می شده و هم اکنون نیز تخم مرغ و برنج، جایگاه خاصی در سحری دارد. در سفره افطاری شهر قزوین نیز از آش حلیم و نیز غذای محلی "دیماج" اغلب استفاده می شود. غذای موسوم به "لرزان" نیز از غذاهای این ایام شاهرود و دامغان است. اردبیلی ها در این ماه از "فرنی" با مربای گل و نیز از آش دوغ زیاد استفاده می کنند. مسئله غذاهای این ماه علاوه بر آنکه در پاره ای موارد جنبه تقویت جسمانی دارد در برخی موارد نیز بیشتر متکی به باورها و اعتقادات است، برای مثال در برخی شهرها از جمله شهر شاهرود، خوردن کله پاچه در شب 27 رمضان که شب کشتن قاتل حضرت علی است یک ترجیح غذایی محسوب می شود. این حرکت درحقیقت، حاوی مفهومی کنایی " بارگذاشتن کله ابن ملجم" اشاره دارد.
گذشته از این ها رسوم دیگری هستند که باز به زبانی دیگر به همین مسئله اهمیت ماه رمضان اشاره دارند. از جمله این رسوم می توان به همدانی های قدیم اشاره کرد که معتقد بوده اگر کسی خرده های نان سفره افطار را تا آخر این ماه جمع کرده و در آبگوشت عید قربان بریزد و بخورد همه آرزوهایش برآورده می شود. در بعضی شهرها از جمله مازندران نیز بزرگترها به کودکانی که برای اولین بار در ماه رمضان روزه کامل می گیرند پیش از افطار اولین روزه شان هدیه ای می دهند که به آن "روزه سَری" گفته می شود.
***
رمضان در فرهنگ ما با تشریفات ویژه ای آغاز می شود و با مقررات و قواعد پیچیده ای ادامه پیدا می کند؛ مقرراتی که برای مدتی طولانی (طولانی تر از چند ساعت و چند روز) همه امور زندگی (حتی روزمرگی های آن) را تحت تاثیر قرار می دهد. دهه آخر این ماه با یک دوره عزاداری و سوگواری آغاز شده و درنهایت به یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان ختم می شود، یعنی در این ماه، غم و شادی در مناسک، به موازات هم و به فاصله چند روز از هم تجربه می شوند. در این ماه از افراد خواسته می شود که به خودسازی بپردازند، درحالی که از آنها خواسته می شود دید و بازدید کنند و در جمع های افطاری حاضر شوند، و شاید همه اینهاست که از رمضان، ماه خاصی می سازد متفاوت از همه روزهای سال.

این مطلب ابتدا در ماهنامه سپیده دانایی منتشر شده است.

2 comments:

امین said...

باسلام
برای نوشتن متن فارسی اول گزینه راست به چپ رو انتخاب کنی بعد تایپ کنی تمام متن ها از راست به چپ چیده میشه.بعش هم نقطه های آخر متن درست میشن.

ulkamiz said...

باتشكر از امين آقا
ابتدا كه اين وبلاگ را در بلاگ اسپات باز كردم امكاناتي كه گفتي از قبيل تعيين جهت ستون و سايز فونت ها و انواع فونت هادر دسترس بود كه يكدفعه انها در باكس نگارش من نيستند وناپديد شدند و فكر ميكنم كه اين اشكال از سايت " بلاگر " است .